بخشی از مطلب يكي از مهمترين عناصر در شكلگيري و رشد و توسعه و حيات هر شهر، بازار ومركز تجاري ان ميباشد كه سبب پويايي خود شهر ميگردد. اين عامل در شهرهاي ايرانيو اسلامي بازار آن شهر بوده و در ساير نقاط جهان در مراكز عمده خريد متبلور ميگرددبازار در همة شهرهاي ايران فقط جايگاه توليد و تجارت و داد و ستد نبوده است از يك سوبه علت پيوند مذهب و بازار با يكديگر، پايگاه فرهنگي جامعه به شمار رفته است و از سويديگر به دليل تقابل نهادهاي ياد شده با حكومت به نوعي كانون سياست و مبارزه مردميمبدل گرديده است. از بزرگترين بازارهاي ايران، بازار بزرگ تهران ميباشد كه به علت تمركز تماميفعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي در اين مركز و عدم تطبيق آن با كالبد شرايط جديدافزايش تقاضاها، تراكم و اين بخش از شهر دچار لطمات زيادي شده است. در ميان اينبخش از شهر وجود فضاي باز شهري بخصوص براي بازاري مانند بازار تهران دارايبافتي فشرده است. به منظور ايجاد فضاهايي براي تنفس اين بافت و همچنين گشودگيهايفضاي موردنياز براي مقابله با سوانحي از جمله آتش سوزي و زلزله بسيار لازم ميباشد.اصليتري مشكل فضايي - كالبدي اين قسمت از شهر تهران نيز مانند بقيه نقاط، فقرفضايي به معناي فضاي باز آراسته و واجد نظم ميباشد. در اين تحقيق به بررسي پيشينه،وضع حاضر و مشكلات بازار پرداخته شده است.
موقعيت محدوده در منطقه 12: نظام تقسيمات شهري ملاك عمل شهرداري تهران الگوي سه سطحي شامل شهرتهران، مناطق ونواحي شهرداري است. بر اين اساس محدوده مطالعاتي بخشي از منطقة12 شهرداري و دربرگيرندة نواحي 2 و 3 آن ميباشد. منطقة 12 دربرگيرندة هسته تاريختهران و بخش عمدهاي از مركز كلانشهر است. مهمترين عناصر، كانونها و محورهايقديم ارزشمند و يادمانهاي گذشته تهران در اين منطقه قرار گرفتهاند. ويژگي اصلياستفاده از زمين در منطقه وجود كاربريهاي فرامنطقهاي در آناست كه در اين ميان سهمكاربري تجاري با 37 درصد بيشترين است و پس از آن حمل و نقل و نبار با 20 درصدمساحت در مرتبه بعدي قرار دارد. محدودة مطالعاتي با ماما هكتار كاربري تجاري 40درصد سطح كاربريهاي تجاري منطقه را در خود جاي داده است كه اين موضوع خودنمايانگر اهميت اين محدوده در منطقه ميباشد.
ويژگي بازار: بازار داراي ويژگيهايي از جمله: 1) داشتن هويت و موقعيت شهري ويژه به طور كلي و نسبت به بقيه مناطق شهر 2) دارا بودن ارزشهاي تاريخي و محيطي مناسب 3) داشتن پشتوانههاي فرهنگي و اقتصادي از نظر موقعيت شهري 4) فرسوده بودن بافت و داشتن قابليت بهسازي 5) وجود فضاهاي داراي پتانسيل تبديل شدن به فضاي شهري 6) بهرهمندي از عناصر و اجزاء واحد ارزش معماري و شهري براي ايجاد هويت 7) وجود ناهماهنگي بين ساخت و سازهاي ديد و بافت سنتي آن 8) عدم وجود امكانات و خدمات رفاهي 9) وجود مشكلاتي از قبيل بلاتكليفي عابرين پياده در بين موتور سواران و گاريهايباربري 10) تبديل بافتهاي مسكوني به بخشهاي انبار و تجاري 11) عدم وجود قوانين و ضوابط اجراي قوي در جهت كنترول ساخت و سازهايجديد
مشخصات تاريخي بازار بازار در گذشته در مجموعه ساخت شهر مركز عمده اقتصادي و مالي به شمارميرفته كه در آن سيستم عمده فروشي، خرده فروشي و مؤسسات مختلف از جملهمؤسسات مالي مستقر بوده است اين مركز در واقع مركز كنترول سيستم اقتصادي ومالي به حساب آمده است و عناصر عملكردي ويژهاي مانند منزلگاهها، كاروانسراها،تيمچهها، قيصريهها را در خود جاي ميداده كا خاص سيستم اقتصادي ويژة بار بودهاست از نظر كالبدي تقسيمبندي فضاي مشاغل مختلف در راستهها در رابطه بامسجد شاهصورت گرفته است.
عملكرد اجتماعي بازار: بازار محل برخورد آراء و عقايد و مركز كليه فعاليتهاي اجتماعي بوده است. روابطاجتماعي در بازار بسيار پيچيده و متنوع و دربياري موارد با فعاليتهاي تجاري و اقتصاديآميخته ميشد. جنبههاي مشخص فعاليتهاي اجتماعي در بازار شامل مذهب، قضاوت،سياست، خدمت، روابط منفي، برخوردهاي چهره به چهره تفريح، آموزش غيره بودهاست. مذهب به عنوان عامل اصلي و تعيين كننده كليه روابط اجتماعي گذشته در بازار نيزعامل تعيين كنندهاي بوده است. مسجد جامع قطب اصلي فعاليتهاي مذهبي در بازار وامتداد محور آن قرار ميگرفت. قهوه خانههاي بازار نيز محل بحث و گفتو بوده است وحمامها نيز عملكرد تفريحي و اجتماعي داشتهاند.
عملكرد فيزيكي بازار بازار به عنوان يك مركز فعال و كامل و به عنوان يكي از خيابانهاي اصلي و رابطبين محلات مختلف شهر نيز به شمار ميرفته است. در آب و هواي گرم و سرد محيطمطلوب و خوشايند بازارهاي سرپوشيده كه ارتباط دهنده بسياري از بناها و مراكزعمومي شهر بوده است. غالباً مسير مشابه براي عبور و مرور مردم حتي در صورت عدماحتياج به خريد و فروش بوده است. راسته اصلي بازار ستون فقران شهر محسوبميشده است و راستههاي درجه دوم و فرعي آن معمولاً در امتداد راههاي اصلي به مراكزعمومي محلات وصل ميشدهاند كه بازارچههاي آن از بازار اصلي تغذيه ميشوند.يكنواختي راستههاي طولاني بازار به وسيله فضاهاي وسيعتر و مهمتر در محل برخوردبا راستههاي ديگر (چهارسوق ) با گنبدهاي بزرگتر و تزيينات غليظتر حل يه گشتروزنههاي پوشش گنبدي بين ريتم مغازهها نور بازار را به نحو مطلوبي فراهم ميكردمجموع اين عوامل بازار را به صورت فضايي راحت و مشغول كننده درميآورد. تحولاتي كه به موازات صنعتي شدن در شالوده شهرهاي سنتي تأثير گذاشتمفهوم اساسي و وجودي بازار نيز يكجا تغيير داده است. اگر بازار از يكسو نمايانگر يكياز بهترين تجارب معماري و شهرسازي در تاريخ مراكز مسكوني است و نقطه مثبتي راعرضه ميكند. از سوي ديگر، به ويژه به دليل رسيدن به حد تكامل كالبدي و شكلگيريطبيعي خود در جوابگويي به كاربردهاي متفاوت قدرت جذب يا پذيرش فعاليتهاي تازهويژه شهر صنعتي را ندارد. به عبارت ديگر به نظر ميآيد بازار با همه غناي فضايي خوددر جوابگويي به كليه حوائج فرهنگي، اجتماعي و انساني شهر قديم توسعه يافته، در مقابلپديده توليد صنعتي و پيآوذدهاي آن غافلگير شده است. بازار تهران نيز در جريان اينتحول اگرچه مركز تجاري و هسته اصلي تمام مجموعههاي شهر بوده است و در حالحاضر در يك روند مضاعف باعث نگهداري و توليد دوباره خود گشت است. معهذا باگسترش روزافزون تهران و عدم قبول كالاها و روابط جديد بازرگاني به خاطر فرمفيزيكي مجموعه (و نيز معتقدات فرهنگي و مذهبي) نميتواند سرويسدهي مركز بزرگمسكوني را تعهد كند. بازارتهران از نظر اقتصادي واحد پيچيدهاي است كه در آن انواع گوناگون تجارتخانههاي عمده فروشي مغازههاي خردهفروشي، انبارهاي كاملا و كارگاههاي صنعتيكوچك وجود دارد و بيشتر كارخانجات بزرگ به منظور تماس دائم و مستقيم باخردهفروشيها و توزيع مصرف داخلي، در بازار نمايندگيها و يادمانها تجارتي تأسيسكردهاند. به طور كلي فعاليتهاي تجارتي بازار اكثراً در سطح كشور كار ميكندمعالوصف خرده فروشان نيز سطح بزرگي از بازار را اشغال كردهاند. مهمترين حجمتجارت را در بازار تهران عمدهفروشها در دست دارند. با اين وجود مهمترين عامل جذبجمعيت به بازار و انشعابات آن واحدهاي خرده فروشي بازار ميباشند. در عملكردهايتجارتي راستههاي بازار تهران تعداد 33 نوع فعاليت ميتوان تشخيص داد كه تعداد كلواحدهاي تجاري متعلق به اين فعاليتها بالغ بر 000/30 واحد ميباشد. بيشترين مقدار واحدهاي تجاتي، مربوط به فروش فرش (حدود 6000 واحد) و پسياز آن واحدهاي فروش تريكو و جوراب، بزازي و انبار پارچه، پوشاك، زرگري و ساعتفروشي و سراجي و چرم فروشي، اضافي مشكل هستند كه به ترتيب تعداد بيشتري ازواحدهاي تجارتي بازار را در اختيار دارند. جمعيت شاغل در حرفههاي مختلف بازار حدود 000/50 نفر ميباشند كه بالاتريناين مقدار متعلق به شاغلين فروش فرش است و فروشندگان تريكو - پوشاك و پارچه نيزدرصد بيشتر شاغلين بزار را به تعداد تقريبي 12000 نفر تشكيل ميدهند. در حال حاضر با وجود تغيير و تحولات بنيادي در امر تجارت و روابط تجاري واجتماعي بازار كه در كالبد فيزيكي آن مؤثر بودهاند كمابيش توزيع صنفي عملكردهايبازار تهران موجوديت خود را در آن حفظ كرده است. هرچند كه گروهي از اصناف رفتهرفته از بين ميروند و عملكردهاي جديدي جانشين عملكردهاي سابق ميشوند وواحدهايي با عملكرد جديد تجارتي لابلاي تشكل صنفي حفرههاي مختلف جايگزينشدهاند. بعضي از اصناف نيز به موازات رونق اقتصادي توسعه يافتهاند. در بازار تهرانراستههاي پررونق كه تشكل صنفي بيشتري داشته و دارنده پارچه فرشيها، فرشفروشيها، كفاشها، زرگرها فروشندگان لوازم التحرير و صحافها هستند. حوزههايمشتكل از مجتمعهاي كارگاههاي توليدي نيز در جزوههاي فرسوده با اشغال و استفاده ازواحدهاي مسكوني بتدريج در امتداد بازار توسعه پيدا ميكنند. يكي از عوامل تعيين كننده شكل كالبدهاي مراكز تجاري امروز تأسيسات وتجهيرات شهري هستند. كمبود تجهيزات و تأسيسات شهري يكي از مهمترين بخشهايمشكلات و كمبودهاي بازار تهران ميباشد. عدم تطابق بازار سنتي با تسهيلات جديد خودباعث پايين آمدن ارزش مكاين آن براي عملكردهاي بالقوه مناسب بوده است. تأسيساتفني جديد موردنياز مراكز تجارتي (و بافت مسكوني قديم پيرامون آن) كه بافت متراكمبازار آشنايي كمتري با مفاهيم تكنيكي آن دارد و فاقد آنست، در حال حاضر كاملاًضروري بوده ونقش با اهميتي را در ساماندهي آن ايفا ميكند.
بازار تهران در گذر زمان: بازار در فارسي ميانه و ازار در پارتي واژار و در ارمني و اكار بوده مهمترين واصليترين كاربري شهري در رابطه با معاملات تجاري در شهرهاي ايراني و از جملهتهران، بازار است. بازار حاصل تجمع واحدهاي صنفي بوده و در يكي از محورهاي اصليتردد شهر شكل ميگيرد بازار تهران نيز در اصليترين مسير ارتباطي شهر تهران باشهرهاي اطراف تشكيل شد هستة اوليه بازار تهران در دورة صفويه شكل گرفته وقديميترين بخش آن به زمان شاه طهماسب ميرسد. در اين زمان بازار تهران تزكيبي ازكاربريهاي تجاري و كاربريهاي نظير مسجد جامع تكايا، سقاخانهها، حمام و انبارهاميباشد بدين ترتيب راسته بازار به دليل اينكه دو عنصر عمده از سه كاربري شاخصشهري (بازار - مسجد جامع - ارگ) را دربرميگيرد ميتواند به عنوان مهمترين بخش(عنصر) استخوانبندي اصلي شهر تهران در اين دوره قلمداد ميشود. در داخل و گاهي در حاشيه وكنار بعضي از بازارها فضاي بازي به نام ميدان ديدهميوشد كه محل بازارهاي روز و ادواري بوده است. سبزه ميدان نيز يكي از اينبازارهاست كه به علت نياز بازار به زمينهاي اطراف از بين رفته است و ديگر عملكردسابق خود را ندارد. بناهاي همچون مسجد و امامزاده و... گذشته از ارزشهاي فرديمعماري در توان بخشيدن به جنبهها و ارزشهاي مذهبي و اجتماعي و فرهنگي بافت بازارنقش بسزايي دارند و مكمل هويت آن هستند. در زمان زنديه كرميخان براي آباداني تهران كوشش فراواني كرد در اين شهر دومحله بزرگ به نام عودلاجان و چال ميدان از تركيب محلههاي كوچك سابق به وجود آمد وبيشترين جمعيت شهر را به خود اختصاص داد كاروانسراها و دكاكين و محل كاربازرگانان و پيشهوران در بخشي بود كه به مرور بازار تهران را پديد اورد. با اعلام پايتختي تهران، به سبب جذب نيروي كار و سرمايه، توسعه فعاليتهايتجاري گسترش بازار در كنار توسعه شهر آغاز ميشود با اهميت يافتن ارگ به عنوان مقرحكومت پادشاه ايران، جهت توسعه بازار نيز به سوي ارگ كشيده شده و راسته بازارجديدي به نام ارسي دوزه، از سبزه ميدان تا امامزاده زيد ايجاد ميشود همچنين بازارديگري به نام بازار خندق در مجاورت ارگ شكل ميگيرد. راسته بازار موجود نيز از دوشو به سمت دروازههاي شهر پيشروي مينمايد. در زمان ناصرالدين شاه قاجار در هسته مركزي تهران، اندك اندك بازار شكلگرفت و راسته بازارها و تيمچهها و كاروانسراهاي متعدد ايجاد شد. سبزه ميدان يكي از وروديهاي بازار بوده در زمان زنديه و آغاز دورة قاجاريه،محل كاشت سبزيجات موردنياز تهران بوده و نام ديگر آن ميتوان تخته پل بوده است درسال 1268 ه.ق به دستور اميركبير تغييرات مثبتي در اين ميدان داده شد كه تا سال 1269ميدان شكلي نوبه خود گرفته و حجرات و دكانهاي خوبي كه بيشتر بلورفروشي بود در آنايجاد گرديد. در دورة فتحعلي شاه در سال 1220 قمري چهار سو بزرگ و در سال 1243 قمريچهارسو كوچك و چند بازار و راسته ديگر بر بازار تهران افزوده شد. در حال حاضرمساحت اين ميدان 2450 مترمربع ميباشد و داراي ابعاد m35 * m70 است. همزمان با رشد و گسترش تهران و رونق بازار يعني افزوده شدن سراها، تيمچهها،راستهها و كاروانسراها تعداد مساجد نيز افزايش يافت. يكي از مهمترين عناصر در محدوده مورد مطالعه كه پتانسيل لازم را دارا ميباشدجلوخان مسجد امام ميباشد كه مانند يك گذر عبوري از ميان مسجد امام مسير ارتباطيشرق و غرب بازار را فراهم نموده است مسجد شاه يا مسجد سلطاني به دستور فتحعليشاه قاجار در يكي از چالههاي بزرگ شهر در جنوب شرقي ارك ساخته شد. بازار تهران تا اين زمان حالت مجموعهاي يافته بود هماهنگ با تحولات شهريدگرگون شده و گسترده گرديد. محله اصلي آن در همان هسته تاريخي روستاي تهرانقرار داشت و با بزرگ شدن بازار تهراني، بازار و محله بازار نيز توسعه يافت. در زمان رضاخان براساس طرح ساماندهي تهران ديوارهاي قديم فروپاشيد وخيابانهاي كمربندي در آن ايجاد شد كه نتيجه خيابان بوذرجمهري (15 خرداد) - مولوي -خيام - سيروس - مصطفي خميني را در اطراف بازار ايجاد شدند و در حال حاضر نيزنقش لبههاي قوي براي محدوده بازار ايفا ميكنند. در تهران سنتي ارك و مسجد شاه به عنوان پايگاه حكومتي و اقتصاد و ديانت دررابطه تنگاتنگ و مستقيم قرار داشتند اما با اصطلاحات رضاشاهي، پراكندگي اجتماعيپديد آمد و تهران بزرگ شد و ادارات و سازمانهاي اداري مختلف به خارج از ارك انتقاليافت در گذشته خانههاي بزرگ و اعياني در اطراف بازار تهران وجود داشت اما به مروززمان بازرگانان و بازاريان محله بازار را ترك كرده ودر بخشهاي جديد پديد آمده تهرانبزرگ ساكن شدند كه اين امر از يك سو بازار را به معناي پايگاه اقتصادي (خريد و فروش)گسترش راد و خانههاي محله بازار را از حالت سكونتي به تجارتي مبدل ساخت و همچنينگروههاي جديدتر اجتماعي كه منزلت اقتصادي بالاي نداشتند ساكن محله بازار شدند. در دورة حكومت پهلوي دوم بازار تهران شروع به استحاله نموده و كارگاههايتوليدي صنعتي و نيمه صنعتي با جايگزيني و اتصال به راستههاي قديم، آرام آرامچهرههاي تازه به برخي از قسمتهاي بازار ميدهند در اين دوره در نتيجه افزايش تراكمدر بازار و تبديل محلههاي مسكوني اطراف آن به بافتهاي تجاري، اقتصاد آن بيش ازپيش رونق مييابد همچنين در كنار بافت كهن بازار در قسمتهاي مختلف راستههايتجاري مختلفي رشد پيدا كردند. پس از انقلاب اسلامي نيز بازار به دليل تراكم بيش از حد و مشكلات دسترسي وحجم ترافيك پياده و سواره ناشي از اين تراكم از يك سو و از سوي ديگر قيمت زيادمحدودههاي مناسب براي اقتصاد و تجارت، همچنين كالبد نامناسب و نيمه فرسوده سببشد تا محدوده بازار نسبت به دوران قبل به آهنگ كنوتري رشد نمايد. همين عوامل باعثافزايش قابليت فعاليتهاي اقتصادي در محدوده شمالي بازار، بالاخص خيابان امامخميني و ناصرخسرو و گشته كه به صورت رواج پاساژ سازي به منصه ظهور رسيدهاست.
حضور مسجد در بازار تهران: شبكه مساجد بازار تهران كه معماري مذهبي را در يك طيف وسيع به تماشاميگذارد از تنوع زيادي برخوردار است نحوة استقرار مساجد نشان ميدهد كهراستههاي اصلي بازار با وجود تراكم زياد واحدهاي تجاري صاحب مساجد كمتريهستند ولي پخشايش مساجد در تمام بازار عليرغم بينظمي، به گونهاي است كه هرصنفي به راحتي به مسجد معيني دسترسي دارد بيشترين تعداد مساجد در سطح شماليبازار كه فضاي تجاري متراكمتر است پراكندهاند اكثر مساجد چنان در بافت فشردهاطراف خود و در ميان حجرهها جايگزين شدهاند كه بيش از هر چيز تداوم فضايي را برايعابران جلوهگر ميكنند. اما در اين ميان مساجد ديگري نيز وجود دارند كه شاخص نمادشهري هستند. مسجد جامع چون ركن اصلي قدرت مذهبي شهر به شمار ميرفته نميتوانسته بافاصله زياد از بازار قرار بگيرد. مسجد در دل بازار و بازار در قلب محله مسكوني شكلميگرفته و هر سه با هم پيوند داشتهاند. مسجد جامع بيشترين راهبه را با بافت مسكونياز يك سو و با بافت تجاري خدماتي از سوي ديگر دارد. فضاي حياط مسجد نيز در گذشته گذرگاهي براي عابران ميبوده، در حال حاضرداراي مشكلات بصري بسياري ميباشد. موقعيت مكاني محله بازار: بازار تهران در منطقة 12 تهران قرار دارد. اين منطقه 07/16 كيلومتر مربع مساحتدارد. منطقه 12 تا 2/2% از كل مساحت شهر تهران را شامل ميشود و جز كوچكترينمناطق ميباشد. اين محله كه محله 18 اين منطقه به شمار ميآيد به خيابانهاي 15 خرداد درشمال، خيابان ملوي در جنوب، خيابان مصطفي خميني در شرق و خيابان خيام در غربمحدود ميشود و مساحتي داراي 105 هكتار ميباشد. مهمترين مسأله در منطقه 12 كه بازار هم بالتبع دچار آن ميباشد اختلاف فاحشجمعيت شب و روز آن به خاطر وضعيت خاص منطقه و نقش آن در مجموعه شهريتهران است درحاليكه جمعيت ساكن منطقه (جمعيت شب) حدود 210000 نفر استجمعيت منطقه در ساعات از روز و در مواقعي از سال مرز 1 ميليون نفر تجاوز ميكند كهاين امر در بازار و با ورود مترو به اين محدوده از مرز مذكور هم متجاوز ميشود كه خودسبب ايجاد سيماي متفاوت در ساعات روز و شب در منطقه ميشود. نبود فرهنگ استفادهاز اوقات فراغت محدود و كوتاه بودن زمان فراغتي افراد ساكن در منطقه فقدان امنيت لازمدر محيطهاي عمومي و فراغتي منطقه عدم وجود و زير ساختهاي مناسب شهري مثلنورپردازي مناسب و يا تجهيز مناسب مراكز تفريحي جهت استفاده عموم مخصوص درشب كمبود مراكز پذيرايي، تفريحي، فرهنگي در منطقه و... از جمله عوامل محدودكنندهفعاليتهاي مشابه در منطقه است.
سطوح و سرانه كاربري در منطقة 12 مأخذ اطلاعات براساس برداشتهاي ميداني مهندسين مشاور باوند در سال 1381ميباشد.
شيب اين محله همانند تهران از شمال به طرف جنوب است و در معابر به صورتمحسوسي ديده ميشود. غالب وروديهاي بازار در بخش شمالي يعني از خيابان 15 خردادنسبت به سطح خيابان داراي اختلاف ارتفاعي به ميزان 4 متر ميباشد. به طور كلي اين محله داراي 3362 نفر جمعيت است تعداد پارك در اين محله و تعدادبيمارستان صفر است 1254 دانشآموز در اين محله مشغول به تحصيل هستند كه 827نفر آنها ساكن در اين محله ميباشند. در اين محله هيچ گونه واحد آموزش عالي وجودندارد اما تعداد دانشجويان ساكن در آن 106 نفر بوده سرانه اتومبيل شخصي تنها 07/0ميباشد تعداد 26943 واحد كسب وجود داشته و 8742 نفر كارمند در اين محله مشغول بهكار ميباشند.
كيفيت ابنيه: با توجه به بافت خاص بازار و قدمت آن اكثر واحدهاي مربوط در بافت قديمي وفرسوده بوده و به علت شرايط ويژه اصلاً مورد مرمت و بازسازي قرار نگرفته و در حالحاضر غيرقابل قبول ميباشند. در اين مورد چند استثناء وجود دارد كه شامل ساختمانجزء ميراث فرهنگي وتاحدودي ساختمانهاي بخش شمال و شمال شرقي بازار ميباشد. همچنين يكي از بيبرنامهترين كارها در بافت بازار ايجاد ساختمانهاي بلندمرتبهدر بافت بازار ميباشد. كه بيشتر در قسمتهاي مسكوني آن به علت خالي بودن بافتصورت ميگيرد و علت اصلي اين امر را ميتوان عدم وجود الگو و ضابطه اجرايي مناسببراي ساخت و ساز در اين محدوده از سوي سازمان ميراث فرهنگي و شهرداري دانستكه نتيجه آن ايجاد ناهماهنگيهاي بيشتر در بافت سنتي بازار ميباشد.
شبكه معابر و حمل و نقل شهري: بزرگترين و طولانيترين خيابانها از روزگار باستان ويژه ايران بوده است: از جملهخيابان چهارباغ اصفهان، زند شيراز در دهههاي گذشته خيابانها بدون توجه به بافت كهنو اقليم خاص منطقه و حتي باروري شهر كشيده شدند. محله بازار به وسيلة چهار خيابان 15 خرداد، مصطفي خميني، مولوي، خيام محدودشده و اين خيابانها هركدام نقش خاصي در حركت ترافيك در اين محدوده ايفا ميكنند.حجم ترددي خيابان 15 خرداد در محدوده بين ميدان ارگ و خيابان ناصر خسرو و درجهت غرب به شرق بعد از خيابان امام خميني بيشترين ميزان ميباشد. حجم ترافيكي دراين خيابان پس از چهار راه گلوبندك 1536 دستگاه ميباشد اما در تقاطع با ميدان ارگ1842 دستگاه و در تقاطع بعدي يعني ناصرخسرو به علت حركت حجم زيادي از ماشينهابه درون اين خيابان تا 1688 دستگاه در ساعت تنزل مييابد. ضمناً در جهت مخالف يعنيخط ويژة اتوبوس حجم ترافيكي 64 دستگاه در ساعت ميباشد. در مسير خطوطتاكسيراني حدود 94 دستگاه در ساعت از اين محدوده عبور ميكند. شبكه معابر به نسبت تراكم جمعيت روز در منطقه و كثرت فعاليتها بسيار كم استبه ويژه آنكه نفوذپذيري آن در درون بلوكهاي شهري كارآيي ندارد. مهمترين گره ترافيكي در اين محدوده در خيابان 15 خرداد بين ميدان ارگ و خيابانناصرخسرو است كه به علت حجم بالاي حركتي، كم بودن عرض خيابان و توقفهايمكرر به دليل بارگيري و تداخل حركتي سواره و پياده داراي مشكلات جدي ميباشد وشايد بتوان علت اصلي آن را كمبود پاركينگ و ناكارايي پياده روها دانست. از ضعفهاي مهم اين شبكه، كمبود پاركينگها با حجم بالا ميباشد كه سبب استفادهمراجعهكنندگان از پاركينگ حاشيه خيابان و از بين رفتن يك خط حركتي ميگردد. با اجراي طرح محدوده ممنوع ترافيك تاحدودي در ساعات اجراي طرح از بارترافيك كاسته شده اما در اطراف اين محدوده و در خيابانهاي دسترسي دهنده به مركزشهر اين ترافيك به صورت شديدتري وجود داشته و در لبه ورودي به طرح تمام خيابانهاو حتي خيابانهاي فرعي و كوچهها به پارك اتومبيل اختصاص مييابد. به علت باريك بودن معابر و ازدحام و شلوغي آنها و جلوگيري از تداخل حركتيسواره و پياده از طرف شهرداري اين محدوده ممنوعيت ورود اتومبيل به بافت اعمالميشود و موانع ثابتي براي نيل به اين هدف در اين معابر قرار گرفته است و تنها از ساعت17 به بعد امكان بارگيري وجود دارد. ما در تمام ساعات مشكل گاريهاي دستي در درونو اطراف بازار وجود دارد. بزرگترين مشكل اين بافت را ميتوان عدم امكان كمك رساني امدادگران در مواقعضروري دانست. از بزرگترين مشكلات اين بخش اين است كه با توجه به قرارگيري اين محدوده درمحدوده ميراث فرهنگي امكان دست بردن در بدنهها و تعريض معابر وجود ندارد.
تأسيسات زيربنايي: آب در تمام اين منطقه لوله كشي آب وجود دارد البته قسمتي از ابتداي راسته كفاشها ازطرف سبزه ميدان تا چندي پيش بدون لوله كشي بودند. و اخيراً لوله كشي به اين واحدهايتجاري در حال انجام است از بزرگترين مشكلات نبود آب، عدم امكان استفاده از كولر وسيستمهاي خنك كننده براي واحدهاي تجاري است و همچنين مشكل آب آشاميدني نيزوجود دارد. به طور كلي در بخش آب و ديگر بخشهاي تأسيسات شهري كهنگي شبكه ازبزرگترين مشكلات آن ميباشد.
برق كليه واحدهاي تجاري و كارگاهي موجود در اين محدوده داراي امكانات برق سراسري ميباشند ولي سيستم انتقال برق به واحدهاي تجاري در بسياري از موارد بهصورت ناصحيح صورت گرفته و كابلهاي برق در طول و عرض گذرها در فضاي راستهبازار قابل مشاهده ميباشد همچنين روشنايي معابر مناسبي در هيچ كجا ديده نميشود وتنها روشنايي به وسيله چراغ روشنايي بسيار زياد مغازهها ايجاد ميشود.
تلفن كليه واحدهاي تجاري داراي خط تلفن هستند و اين جهت مشكل خاصي وجود ندارداما از لحاظ بصري مشكلات مربوط به كابلهاي تلفن همانند برق وجود دارد. اما از لحاظتلفن عمومي در اين قسمت بسيار كمبود وجود دارد و هيچ دستگاه تلفن عمومي در اينمحدوده ديده نميشود. با توجه به بالابودن فعاليتها در اين بخش همواره تقاضا براي خطوط تلفن ثابتوجود دارد.
گاز به دليل ماهيت بافت كالبدي و كاربري تجاري بازار و رعايت مسائل ايمني برايپيگيري از بروز آتش سوزي در بازار از ايجاد شبكه گازرساني شهري اجتناب شده است.لذا هيچيك از واحدهاي تجاري و حتي مسكوني منطقه بازار از گاز شهري استفادهنميكنند و به طور كلي از طرح شبكه گاز منطقه 12 خارج ميباشد.
دفع فاضلاب و جمع آوري آبهاي سطحي: براي جمعآوري آبهاي سطحي و آب باران در سطح معابر تجاري بازار تيم خاصيوجود ندارد و در هيچ يك از معابر جوهاي آب ديده نميشود. لذا در مواقع باراني آبهايسطحي در سطح معابر جاري ميشوند. البته در بعضي نقاط چاههايي حفر شده كهآبهاي سطحي از طريق اين چاهها جذب زمين ميشود.
تجهيزات شهري: رستوران و پذيرايي از جمله خدماتي كه در اين محدوده وجود دارد حدود 154 رستوران است كه تنها 3رستوران درجة 1 ميباشند و بقيه در سطوح پايين و اغذيه فروشيها ميباشند. با وجودديگر خدمات موجود در اين محله و سيل جمعيتي مراجعه كننده و وجود شاغلان بالا دراين راسته، تعداد مراكز خدماتي بسيار پايين بوده و افراد به صورت سيار و دورهگرد بهارائه خدمات در اين محدوده مشغول ميباشند. بانك: در محدوده بازار تعداد 42 بانك شناسايي شده است كه 5 بانك آن درجه 1بوده و بقيه با وجود كوچك بودن فعاليت بالايي دارند. پست: در داخل بازار تنها يك واحد پست وجود دارد كه براي فعاليتهاي اين بخشتجاري كافي نميباشند. همچنين 3 كتابخانه و 1 موزه نيز عمدتاً بلااستفاده ميباشد.
فضاي سبز و فضاي تفريح: بيشترين كمبود در بخش تفريحي و فضاي سبز ديده ميشود كه بسيار ناچيز بودهو احتياج به بازبيني دقيقي دارد. در قسمت جنوبي بازار و حوالي چهار راه مولوي دوسيماي فعال و كوچك وجود دارد. آتش نشاني: مركز آتش نشاني موجود در داخل بازار و در نزديكي امامزاده زير است كه به علتكم عرض بودن معابر و حجم بالاي عابرين پياده و حركت چرخ دستيها در راستههاتقريباً ناكارا ميباشد و در مواقع ضروري نميتوانند در زمان مقتضي خدمات رسانيكنند. اگرچه شيرهاي آتش نشاني در غالب نقاط يافت ميشود اما همچنان در بسياري ازنقاط به علت لولهكشي آب نامناسب نصب شيرآتش نشاني مناسب نميباشد.
نيروي انتظامي در محدوده بازار هيچ پايگاه نيروي انتظامي وجود ندارد و از خدمات ديگر مراكزاستفاده ميكنند و فقط در سبزه ميدان يك كيوسك انتظامات وجود دارد. نزديكترين مركزپايگاه ميدان ارگ است كه به راستههاي اصلي به خصوص طلافروشان خدمات لازم راارائه ميكنند و بازارچه زيرزميني سبزه ميدان كه اختصاص به طلافروشان و بورسسكه و ارز دارد توسط مأمورين بانك مركزي محافظت ميشود.
امكانات و موانع توسعه: در محدوده موردنظر ميتوان عوامل زير را از جمله توانهاي توسعه درنظر گرفت: - ارزش تاريخ بازار و محلات اطراف آن - قطب اصلي تجاري - قابليتهاي توريستي و جهانگردي - اهميت ملي و حتي جهاني بافت بازار اما يكي از مهمترين عوامل محدوده كننده در ساخت و ساز محدوده مورد مطالعه،محدودههاي تاريخي تعيين شده از سوي سازمان ميراث فرهنگي است. همچنين وجودبناهاي وقفي نيز كه سهم بزرگي در اراضي اين محدوه دارند. از ديگر عوامل بازدارنده درتوسعه ميباشد كه در نتيجه سبب ناهماهنگيهايي در مرحله اجرايي بين اين سازمانها وشهرداري ميگردد. به طور كلي ميتوان موانع توسعه را به صورت زير بررسي كرد: - اهميت بازار در تمام سطوح حتي فراملي - وجود مشكلات فرهنگي در اجرا از جمله عدم قانون مداري مردم. - وجود بناهايي وقفي و محدودههاي مشخص شده از سوي سازمان ميراثفرهنگي - وجود بناهاي با ارزش فرهنگي و ميراث تاريخي - عدم هماهنگي سازمانهاي متولي اين محدوده از جمله ميراث فرهنگي و اوقاف وشهرداري و... - بالابردن ارزش سرقفلي در اين محدوده كه گرانترين بخش بازار ميباشد. - موجودي و منفعتطلبي بعضي از كسبه - تعدد مالكين - تداخل بحث ارزش كالبدي و ارزش تاريخي - هويتي - عدم اطمينان و اعتماد مردم و مالكين به طرحهاي پيشبيني شده براي محدوده - تبديل فزاينده بخشها، مسكوني به تجاري و كارگاهي و انبار - جمعيت گريزي محلات مسكوني - ايجاد كانونهاي نابهنجار در بافت - احداث پاساژهاي عظيم در بافت درون هماهنگي با بافت خاص محدوده - ناكافي بودن زير ساختها - وجود محدوديت قانوني جهت نوسازي (تخريب بخشهاي قديمي) برخي مطالعات انجام شده در مورد بازار تهران: توزيع جنسي: طبق سرشماري سال 55 مركز آمار ايران 5/53 درصد جمعيت كل رامردان و 4/46 درصد را زنان تشكيل ميدهند. نسبت مردان به كل جمعيت در سال 1358 به5/1 درصد تقليل يافه و 5/48 درصد كل جمعيت را زنان تشكيل ميدهند يعني افزايشيمعادل 1/2 درصد داشته است. توزيع سني: به طور كلي قريب 2/22 درصد جمعيت بازار را نوجوانان تا سن 9 سالو 8/73 درصد راجمعيت فعال بين 10 تا 64 سال و 4 درصد مابقي را پيران به خوداختصاص دادهاند. واضح است كه خاصيت تجاري بودن اين منطقه موجب جذب جمعيتبيشتري در گروه فعاليت گرديده است. بعد خانوار: متوسط بعد خانوار در اين منطقه 4 نفر در خانوار است و نسبت به سال55 تغيير چنداني نگرده است كه به طور متوسط سطحي معادل 2/21 متر مربع را مورداستفاده قرار نميدهند. پراكندگي جمعيت: توسعه بازار و گسترش آن به مناطق مسكوني و بافت مجاورموجب حركت خانوارهاي ساكن اطراف بازار به نقاط شهري و جنوبي منطقه گرديدهاست. اين منطقه داراي 2184 نفر ساكن گروه 3 موقت ميباشد كه 1534 نفر از اين تعداددرواحدهاي غيرمسكوني و بقيه در واحدهاي مسكوني ساكن ميباشند. سواد: كل جمعيت 56 سال به بالا در منطقه بازار 9649 نفر است كه تعداد 6251 نفر(7/64 درصد) باسواد و بقيه بيسواد ميباشند از تعداد كل باسوادان 2908 نفر در سطوحمختلف از كودكستان تا دبيرستان و دانشگاه مشغول به تحصيل هستند. مذهب: اكثريت قريب به اتفاق ساكنين بازار مسلمان ميباشند و تعداد انگشتشماري كليمي و مسيحي نيز در اين منطقه زندگي ميكنند. مهاجرت: از 10854 نفر جمعيت ساكن منطقه، 6232 (4/57 درصد) نفر را مهاجرينتشكيل ميدهند. مبدأ مهاجرت اين عده از داخل حاشيه بازار داخل مناطق شهري تهران(تهران، شميران، شهرري) و خارج مناطق شهري تهران (شهر، روستا) و همچنين ملاحظهميشود كه بيشترين مهاجرت از حاشيه بازار و از مناطق شهري تهران به اين منطقه بودهاست. مطالعات اجتماعي: مهمترين مسأله بافت مركزي تهران (بازار) كاهش نقشسكونتي بافت و هجوم بخش تجاري به بافت است. ضعف اقتصاد شهري موجب گرديدهاست تا با توسعه شهر مراكز مرفهنشين تغيير يابد. با تغيير مكان زندگي طبقات متوسطبالا و بالا، محدوده لوكس فروشي كالا نيز تغيير مكان يافته و با اين دگرگوني مكان،محدودهاي كه قبلاً به لوكس فروشي اختصاص داشت دچار ركود ميگردد و ماهيتتجاري خود را با ورود نوع نازلتري تعزل ميدهد. همين تنزل سبب افت ارزش مكان شدهدر گروههاي مرفه بيشتري خارج ميگردند و دور باطلي آغاز ميشود. محلههاي قديمي وبازار تهران از اولين مكانهايي محسوب ميشوند كه از اين تحول صدمه بنيادين ديدهاند.
خصوصيات اقتصادي: بازار تهران با 20647 كارگاه داراي فعاليت اقتصادي از جمله 15400 واحد عمدهفروشي و خرده فروشي با 69500 كاوكن قلب تجارت ايران محسوب شده، يكي از مراكزتصميمگيري اقتصادي كشور است و عرضة بسياري از كالاها و قيمت گذاري آنها توسطاين مركز انجام ميشود. بازار تهران علاوه بر تأثير مستقيم در بسياري از امور اقتصاديكشور در تصميمگيريهاي سياسي نيز نقش بسزائي دارد. در سال 1375 از كلكارگاههاي داراي فعاليت اقتصادي محدود مركز قديمي شهر تهران در حدود 29 درصددر بازار تهران قرار داشتهاند. 2/25 درصد از كارگاههاي صنعتي7 34 درصد ازعمدهفروشي و 4/15 درصد از رستورانها، 3/14 درصد از انبارها در حدود 4/12 درصداز كارگاهها داراي ساير فعاليتهاي خدماتي و 5/13 درصد از دفاتر و ادارات مركزي درمنطقه بازار قرارداشتهاند. در بازار تهران حدود 4347 كارگاه صنعتي وجود دارد كهكارگاههاي توليد منسوجات كارگاههاي توليد پوشاك و كارگاههاي توليد محصولاتچرمي در مكانهاي بعدي قرار دارند. از كل خرده فروشيهاي بازار تهران، پارچهفروشيها و لباس فروشيها بيشترين ميزان را تشكيل دادهاند. همچنين تعداد انبارهايموجود در بازار 73 واحد و دفتر مركزي شركتها 92 واحد بوده است. شريانهاي تجارتي بازارهاي سنتي ايران گذشته از اينكه با دربرگرفتن فضاهاياصلي جمعي وعمومي شهر نسبت به حوزههاي مسكوني شهري در فاصله زماني ومكاني سرويسدهي نسبتاً همگن واقع ميشوند، اصولاً مرتفعتر از بافت محلات مسكونيشهر نيز بودهاند و به تناسب مقياس عناصر واقع شده در بازار و نيز مقياس راستههايبازار ديد اصلي را به طرف خود كه محل كار و علايق اجتماعي شهر محسوب ميشدمعطوف ميكردند. اين مسئله حتي در سطح همكف بازار نيز رعاي ميشد و هموارهكوشش ميشد كه اين سطح در ارتفاع بيشتر نسبت به كوچهها و راستههاي فرعي قرارداشته باشد و كوچههاي منشعب از آن به طرف پايين شيب داشته باشند گرچه با دگرگونشدن بسياري از سازهها در ساخت كالبدي شهر، بازار اكنون خارج از اين مفهوم كليمطرح ميشوند. با اين وجود وضوح و روشني بازار نسبت به بافت مجاور و مسئله تعدادطبقات نقش حائز اهميت را در ساماندهي بازار با اتكاء بر موجوديت و حفظ اصلت نگاريدروني آن ايفا ميكند. ناهماهنگي واحدهاي نوساز در بازار باعث مشكلاتي نيز در پوششمعابر آن شده است كه اختلاف ارتفاع با واحد قديمي از طريق تيم ناهماهنگ جداگانهايجهت پوشش سقف كه از استخوانبندي بازار مجزا ميباشد جبران گشته است و با ايجادديوارهايي در جانب طبقات كمتر امكان توسعه عمودي اين بخش نيز فراهم شده است.بازار تهران كه در حال حاضر در جوانب مختلف از طريق حوزههاي با ويژگيهايكاربردي و كالبدهاي مختلف احاطه شده در اين رابطه محتاج ضوابط دقيقي است كه درارتباط با مفاهيم منظر شهري، پرسپكتيوها، ديدها، عطفها و كششها نيز ميبايست به آنتوجه شود. ضرورتاً اشاره ميشود كه در تدوين فضاي شهري بازار اساساً ارتفاع سهطبقه كه با حالت مسكوني مجاور آن نيز آشنايي داشته باشد حد مجاز ميتواند باشد مضافاً اينكه در ضوابطي كه تمام فعاليتهاي ساختماني بازار را تحت پوشش خود داشتهباشد، در راستهها و در بافت تجارتي اين مقدار با مطالعه موضعي ميبايست به يك طبقهتنزل پيدا كند. بزرگ سراي امير (مختص صنف قماش و پارچه فروشي) بدون شكنمونهاي از موفقترين تجارب بازار تهران در زمينه تشكيلات فضايي صنفي محسوبميشود. پس از هرگونه پيشبيني مربوط به حضور عملكردها، توسعه آنها و يا انتقال آندر سياستهاي جامع شهر تهران الگوهايي از اين قبيل در تدوين فضاي شهري بازار قابلتوجه خواهد بود.
معابر و تحركات داخل بافت: محلات قديمي مركز شهر و منطقة بازار تهران كه كالبد آن براساس هويت شهرهايپياده شكل يافته و مسير راستهها و نحوه استقرار عناصر كاربرهاي در طول آنها وگسترش بافت براساس قدم انساني و اساس پياده روي انسان تنظيم شده، حاويويژگيهايي است كه اگرچه تفاضاي روزافزون به خيابانبندي در آنها تقاضاي مشروعو مناسبي به نظر ميرسد معهذا ميبايست اين عامل مهم را درنظر داشته باشد. سطحشهرهاي قديم و طول شريان اصلي يعني بازار كه توانايي انسان پياده آن را محدودميكند، در اثر اين عامل باعث به وجود آمدن فضاهايي قابل لمس و محيطهاي آشنا و قابلدسترسي و سرشار از زندگي از آنها شده است كه حاوي ارتباط مستقيم انسان باانساندرنتيجه پيوندي ناگسستني بين ايشان و زندگي جمعي و مشترك در شهر هستند و حسهمسايگي عامل مهم در زندگي اين فضاهاست. راسته بازار كه ابعاد كلي آن براي عبورد وتقسيم كالاي كاروانهاي تجارتي تنظيم شده جهاني هميشگي و ثابت را به جلو عرضهميكند. از طريق ديدگاههاي پيوسته، از اولين لحظههاي دربرگرفتن شخص حين حفاظتو هدايت وي به داخل را يكي از پيش بررسي و تنظيم شده است كه پيمودن آن بوجودآوردنده رفتار محيطي خاص نيز هست كه در رابطه با آداب و ارزشهاي اجتماعي وفرهنگي تاحدودي با طرحفضاي كالبدي آن پيشبيني شده است. دگرگونيهايي كه درعوامل اقتصادي - اجتماعي بازار به واسطه تغيير ارزشها بوقوع پيوسته است اثراتعميق نيز در عادات خريد و فروش و توزيع واحدهاي تجاري بخشهاي مختلف گذاشتهاست. سهولت در امر دسترسي كه به مناسبت استفاده از وسايل نقليه موتوري كه منجر بهپيدايش شبكه ترافيك - خيابانها و به وجود آمدن بافت جديد در شهرها گرديده از سوئيباعث تغيير ارزشهاي مشتري و عادات و خريد و فروش نيز گشته است. در ساعات فعاليت بازار، معابر و راستههاي خارجي بازار تنها امكان واسطهي وانتقال وسايل موتوري، حمل كالا از خيابانهاي مجاور بازار تا باراندازهاي قابل پيشبينيداخل آن هستند. استفاده صحيح از اين معابر محدود و توزيع كالا تا مراكز تجارتيفرصت بهتري را در اختيار عابرين پياده و زندگي راستههاي اصلي بازار خواهد گذاشت.
طرح جامع ساماندهي شهر تهران: طرح جامع ساماندهي تهران با بررسي وضعيت موجود الگويي توسعه چند مركزيرا براي شهر تهران پيشنهاد ميكند كه بنيان اصلي آن تمركز زدايي از هسته مركزي شهرو توزيع سربار عملكردي آن در ساير هستههاي موجود و جديدالاحداث شهر است. بر ايناساس شهر تهران را متشكل از 5 حوزه عمده ميداند كه سياستهاي طرح براي مركزتهران عبارتست از: اصلاح و ترميم و كنترل توسعه و تقويت هويت آن به عنوان كانونتاريخي و فرهنگي شهر و كاستن از فعاليتهاي اداري و دانشگاهي، ايجاد يك حلقةترافيكي اصلي در پيرامون حوزه مركزي، به منظور كاهش بار ترافيك عبوري، حفظ واحياي بافت تاريخي هسته مركزي و قديمي و محلههاي بازار براساس طرح ويژه.
- جمع بندي بررسي و مطالعه طرحهاي مصوب فرادست: يكي از مهمترين هدفهاي هر دو طرح جامع شهر تهران تمركززدايي از هسته مركزيشهر وايجاد يك شهر چند مركزي است كه عملاً در اجراي هدف خود بازماندهاند. درخصوص طرحهاي موضعي تهيه شده در داخل محدوده بايد گفت كه نقصان اصلي اينطرحها ريشه در دو عامل دارد: اول آن كه اين طرحها به دليل شناخت ناكافي از زمينه وتحولات شهر، نسخهها، يكي و تقريباً يكسان را درون توجه به فرصتها و امكاناتمحدوده ارائه نمودهاند كه منجر به توليد طرحهايي غيرواقعي و نامنعطف شده است كهنهايتاً هيچ كدام به مرحلة اجرا نرسيدهاند دوم آن كه اين طرح هماهنگي به صورت پراكندهو در شرايط فقدان طرحي فرادست و هماهنگ كننده تهيه گرديدهاند و اهداف وچشماندازهاي اين طرحها از انسجام برخوردار نبوده و گاهي متقابل ميباشند.
طرح ساماندهي بازار: در امر ساماندهي منطقه بازار تهران به دو علل تعيين كننده و پديدههاي مربوط بهآن به طور اعم توجه خواهد شد: الف - عواملي كه موجب حفط و بقاي ثروتهاي فرهنگي شهر هستند. ب - عواملي كه موجب انهدام و ركود بافت شهري گشته و ميگردد. عوامل مهمتغيير دهنده و فرساينده با اين اعتقاد كه حياي يك محيط انساني تنها با جبران عناصر،كاربردي يعني عوامل سرويس دهنده شهري ميسر نيست، بلكه بايد كيفيت و رابطه عواملرا با يكديگر آن چنان بالا برد كه انسان را در برقراري رابطه با محيط ياري دهد و آن رامطبوع و انساني و لايق شأن او سازد. بين او و فضاي زندگياش انس و الفتي برقرار سازدو اين كه از پيش با اين واقعيت مواجه هستم كه بازارهاي شهرهاي ايران در شرايط نوين،اگر هم بتوانند به اجراي دو امر مهم كه در ادامه حيات و سرنوشت آن نقش اساسي دارندموفق گردد، باز نميتواند به شكل قبلي خود تداوم يابد در پي پديدآمدن تغييرات اساسيدر زيربناي سياسي و اجتماعي اقتصادي شهرهاي ايران، بنيادهاي مذهبي، اجتماعي،فرهنگي و سياسي - اداري گذشته خود را بازيابد: دو امري كه به آن اشاره كرديم تحرك وترويج رقابت بين بازاريان و بيشتر داشتن امكان انتخاب براي خريداران است. براي روشن نمودن وضعيت خاص بازار تهران در تدوين فضاي شهري آن ذيلاً بهموارد عيني و خطوط اصلي طرح در توجيه مقررات اجرائي ساماندهي اين منطقه (درمحدوده شرايط اجرايي آن) اجمالاً اشاره ميگردد. از آن جا كه كوشش در جهت شناخت اساسي فعاليتهاي تجارتي بازار تهران،حدود كارآيي، وسعت و گنجايش كم و كيف و تغيير و تحولات و حدود تمركز و مبادلاتبازرگاني كه بازار تهران مستقيماً يا غيرمستقيم در آن دخالت دارد با مشكلات فراواني درتعيين حدود واقعي هريك از اين عوامل مواجه است. حتي در يك فرصت فراوان بيشتر دررابيه با برنامهريزي بازرگاني كشوري به كار ميآيد تا در حدود امكانات تأمين محدودنيازهاي بافت قديم بازار. مطالعه اقتصادي بازار تهران و ماحصل آن چه كه در بحث ومشورت با مسئولان ذيصلاح حاصل ميشود. در شرايط فعلي مؤيد استقرار فعاليتهايغالب و فعال سنتي بازار و پوشش صنفي آن از عملكردهايي است كه به هر تقدير تاكنونقادر به ادامه حيات در شرايط كالبدي بازار بوده و تأكيد ضمني بر اصنافي است كه نوعكالا و فعل و انفعالات و حجم كالاي مبادلاتي آنها محيط تراكم مركز شهري را قادر بهتنفس سازد حدود فعاليت اصناف فوق در سطوح مختلف خدمات شهري - كشوري بودهو در شرايطي درنظر گرفته شدهاند كه هنوز زمينهاي جهت انتقال پاهاي از اين فعاليتها باتوجه به ضرورت عدم تمركز فعاليتهاي بازرگاني در تهران (به ويژه در بازار) وجودنداشته و ساماندهي اين منطقه نميتواند بر آن متكي باشد. نظر به ارتباطي است كه اينمنطقه در روابط سازههاي اقتصادي، اجتماعي و سازههاي شهر سازانه معمارانه آن دروضع موجود نواحي مركزي شهر دارد و تأثيرگذاريهاي متقابل آنها «روان» شهري ايننواحي دارد، مقطع پراهميتي در مقياس برنامهريزي تهران بزرگ محسوب ميشود.ضرورتاً يادآور ميشود كه از نقطه نظر نيازهاي شهر تهران در رابطه با تأمين كالاهايموردنياز مردم، درنظرداشتن مراكز تجارتي ناحيهاي ضروري بوده و بازار تهران در اينرابطه تنها با حرفههاي داخلي و ديرپاي خود ميتواند نقش سرويس دهي خود را ايفانمايد. لذا در ساماندهي بازار با توجه به اشباع پارهاي فعاليتها (در حوزههاي كالبديمربوطه) توسعه بعضي ديگر و حضور فعاليتهاي راكد، روابط متقابل اصناف و مسابقهتاريخي آنها، با تأكيد بر عدم توانايي مركز شهري در پذيرش بيشتر تراكم تجارتي وضرورت خارج ساختن خرده فروشيهاي مزاحم در حول و حوش بازار (و در جهتدستيابي به مراكز سرويس دهي ناحيه 1 مذكور) و حفظ سلامت سيماهاي كالبدي بازار،حدود مجاز فعاليتهاي بازرگاني بازار بسيار محدود بوده و بيشتر شامل قسمتهاييميشود كه قادر به ادامه حيات در عملكرد فعلي خود نميباشند. در ضوابط منظور درساماندهي پارهاي موارد زير نيز قابل ملاحظه بودهاند: - در حوزههاي شرقي بازار تعداد قابل توجهي از سراهاي وسيع فرسوده و بعضاًخرابه قديمي كه اختصاص به فعاليتهاي توليدي خاصي با كيفيت نامناسب وغيربهداشتي دارد و از فضاي باز داخليشان نيز جهت انبار كالا استفاده ميشود دارايامكانات بالقوهاي جهت تجديد سازمان اين حوزه در ارتباط با ارگانيزم يكپارچه عملكردي- كالبدي بازار ميباشد كه در پوشش مقررات واحدي خود راوارد زندگي عادي و قابلتماس بازار بنمايند. - در حوزه فعاليتهاي كارگاهي منظور در حال حاضر نيز فعاليتهاي توليدي بهطور پراكنده مستقر شده و امكانات ناشي از مجاورت و همسايگي آنها حوزه فعلي را درجهت واحدهاي مسكوني پيرامون خود گسترش ميدهد و واحدهاي مسكوني به تدريججذب اين فعاليتها ميشوند. - نيازهاي محدوده منطقه در زمينه تأمين فضاهاي خوابگاهي عمومي و موقت درحوزهاي متشكل از پلاكهاي مسكوني و تجارتي خارجي درنظر گرفته شدهاند كه ازامكاناتي مانند حياطهاي داخلي و فضاي سبز و كيفيت دماي مناسب فضايي برخورداربوده و نيز به خاطر مقياس زنده انساني و روابط اجتماعي به عنوان واسطهاي در فاصلهزندگي اين دو عملكرد جهت نيازهاي فرهنگي، اجتماعي و تفريحي نيز ترميمپذيرميباشند. - سرويس دهي اتومبيل هيچ گونه خيابان عبوري را در بافت پيشنهاد نميكند.پيشبيني در اين زمينه در جهت تضمين عملكرد حوزهها و نيازهاي موضعي آنها و بهكيفيتي درنظر گرفته شدهاند كه نيازهاي كمي اين حوزهها را بدون عوارض خيابان بند،معمول تأمين نمايند و انسجام و يكپارچگي دروني روابط اقتصادي - اجتماعي بازار را ازيكسو كالبدي آن را از سوي ديگر از هم نگسلد.
جمع بندي: بازار تهران مركز ورود، توزيع و پخش كالاهاي داخلي و خارجي در تهران وشهرهاي ديگر كشور بوده و قلب تپنده شهر به شمار ميرود. آنچه كه در اين مطالعاتمحسوس است تعداد زياد كارگاههاي موجود در بازار و انبارهاي وابسته به آنهاست كهموجب فرسودگي فضاي ارزشمندي چون بازار شدهاند. لذا جهت حفظ اين فضا لازم استتا تعديلي در فعاليتهاي آن صورت گرفته و جنبه گردشگري آن را تقويت نموده تا ازنابودي آن جلوگيري شود. برخلاف موقعيت ويژه اقتصادي بافت قديم تهران ساكنين اينگستره از حيث وضعيت مالي در شرايط نامطلوبي به سر ميبرند. لذا لازم است تا باافزايش كيفيت محيط شهري در اين محدوده در جهت حفظ و ابقاي جمعيت ساكن به ويژهمعدود خانوادههاي بومي محدوده و جذب اقشار متوسط گام برداشت. چهاي امر خودقدمي در جهت بهبود شرايط اقتصادي محدود و احياي آن به شمار ميرود.
منابع و مأخذ: بيگي حسن، تهران قديم، چاپ سوم، زمستان 1373، انتشارات ادب. محمدزاده مهر فرخ، ميدان توپخانه تهران، بهار 1382، انتشارات وزارت مسكن وشهرسازي. هودبسي هانيه، احياء فضاهاي شهري (حدفاصل سبزه ميدان، مسجد امام خميني ومسجد جامع تهران: پايان نامه كارشناسي ارشد، شهريور 1382، استاد راهنما: مهندسمحمود توسلي، دانشكده هنرهاي زيبا، دانشگاه تهران. ماهوش محمدي مريم، طراحي مسيرهاي پياده - گردشگري در بافت كهن(چهارباغ)، پايان نامه كارشناسي ارشد، اسفند 1378، استاد راهنما: دكتر سيد محسنحبيبي، دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران. اسدالهي شيوا، فضاي شهري - ميدان - بعنوان تبلور روابط اجتماعي و حيات مدنيطراحي ميدان جلوخاني شمس العماره دو بازار - كوچه مروري، پايان نامه كارشناسيارشد، تيرماه 1379، استاد راهنما: دكتر سيد محسن حبيبي، دانشكده هنرهاي زيبادانشگاه تهران. ديزخليلي نسرين، ارتقاي كيفيت محيط شهري در مركز تاريخي شهرها با استفادهاز رويكرد برنامهريزي طراحي - محور، پايان نامه كارشناسي ارشد، تيرماه 1385، استادراهنما: دكتر سيد حسين بحريني، دانشكده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران. طرح ساماندهي بازار تهران با همكاري مهندسين مشاور و جمعي از دانشجويان(اقتباس شده از كتابخانه معاونت معماري و شهرسازي شهرداري تهران) پيرنيا محمد كريم، بازار ايران، مجله استانشناسي و هنر ايران، شماره 3، اداره كلباستانشناسي، 1348. لينچ كوين، سيماي شهر، مزيني منوچهر، دانشگاه تهران، 1372.
کلمات کلیدی مرتبط: پاورپوینت بررسی ,کالبدی بازار بزرگ تهران , بازار ومركز تجاري ,بزرگترين بازارهاي ايران، , بازار بزرگ تهران ,موقعيت محدوده در منطقه 12: ,ويژگي بازار: ,بازار ,