|
|
پاورپوینت بررسی و تحلیل معماری کارخانه واکس جانسون اثر لوید رایت |
|
تاریخ ایجاد 18/12/2017 12:00:00 ق.ظ تعدادبرگ: 60 اسلاید بهمراه تصاویر و نقشه ها قیمت: 7500 تومان |
تعدادمشاهده 1 |
|
|
پاورپوینت بررسی و تحلیل معماری کارخانه واکس جانسون ویسکانسین۳۹-۱۹۳۶ . تمام بد نه ها منحنی شکل هستند چونکه پلان مدول دایـره دارد. پنجـرها ی نواری وسقـف ساختمان از شیشه هستند. ستونها از بتن بود وبفرم چتر می باشند.برج آزمایـشگاه درسال۱۹۵۰ تکمیل شد. در ۸ ژون ۱۸۶۷ در ریشلندسنتر ایالت ویسکانسین متولد شد. پدرش William Carey Wright و مادرش Anna Lloyd Jones بود.پسر یک کشیش و تعمید دهنده کلیسا بود. باباش مذهبی بوده و در کلیسا ارگ میزده و برای امرار معاش گاهی موعظه و گاهی موسیقی درس میداد. ۷-۸ تا بچه بودند.در ۱۸۸۱ وقتی رایت ۱۴ سالش بود بدر و مادرش جدا شدند و پدرش برای همیشه خانه را ترک کرد.نام اصلی او Frank Lincoln Wright بود که در این زمان به احترام خانواده مادرش نامش را از Lincoln به Lloyd تغییر داد!!... فهرست مطالب معرفی کارخانه واکس جانسون موقعیت معمار کارخانه واکس جانسون کانسپت فضاها برج کارخانه واکس جانسون تحلیل سازهای پلان کارخانه واکس جانسون گالری تصاویر منابع بخشی از متن در سال ۱۹۳۵ میلادی، هربرت هیب جانسون، جوانترین عضو خانواده جانسون که ۳۶ سال سن داشت، تصمیم گرفت تا شرکت خود را به عنوان یکی از مدرنترین شرکتهای خانوادگی ، بنا کند و برای این کار، نیاز به ساخت دفاتر جدیدی داشت. برای انجام این کار، جانسون از رایت کمک خواست اما رایت، حاضر به ارائه خدمات خود نشد زیرا از نظر او سایت در نظر گرفته شده برای این پروژه، نامناسب و دارای شرایط نامساعدی بود و ایده هیب جانسون برای ایجاد شهری کوچک و متشکل از دفاتر جدید، در منطقهای با هوای پاک و به دور از منطقه شهری در این مکان غیر عاقلانه به نظر میآمد. اما همسر رایت، اولیگوانا رایت، توانست او را متقاعد کند تا این پروژه را قبول نماید؛ زیرا با اینکه رایت شهرت بسیاری را در زمینه ساخت حرفهای بناهای مختلف کسب کرده بود، تعداد بسیار اندکی از سفارشات علمی پژوهشی را در زمینه مسائل شهری انجام داده بود و لذا این امر، حتی یکبار او را به مرز ورشکستگی نیز کشانیده بود. جانسون از فرانک لوید رایت خواست تا این پروژه را به عنوان تحقق ایده رویای آمریکایی در نظر گیرد و به ساخت سازهای بیندیشد که در آن کارگران از کار خود خوشحال و راضی هستند و به صورت حرفهای و شخصی با یکدیگر متحد شدهاند و به صورت برابر به عنوان یک خانواده بزرگ، برای پیشرفت خود تلاش میکنند. به نظر میرسید که رایت تصمیم خود را گرفته بود؛ چرا که پس از اینکه هیب جانسون، طرح وی را پذیرفت، او به سازماندهی دفاتر و محیطی پرداخت که توانستند عملکرد شرکت را تا ۲۵٪ بهبود بخشند. همانند اکثر سازهها، هزینه نهایی کارخانه واکس جانسون نیز با بودجه اولیه مغایرت داشت، با این تفاوت که در اینجا هزینهها چیزی بالغ بر چهار برابر میزان براورد شده اولیه بود. موقعیت: این ساختمان در شهر راسیین، ویسکانسین در ۲۰۰ مایلی شیکاگو، در ساحل دریاچه میشیگان واقع شده است. محلهای که کارخانه واکس جانسون در آن قرار دارد، در حومه شهر راسیین است که منطقه صنعتی به حساب میآید. هیچ چیز این منطقه برای رایت خوشایند نبود ولی با این حال، مشتری وی اصرار میکرد که کارخانه باید در همین نقطه تاسیس شود. رایت مجبور شد، تصوری از کارخانه مورد نظر خود را در محیطی که هیچ چیزی برای ارائه نداشت، تجسم نماید تا بتواند طرحهای واضح و روشنی را از ساختمان به نمایش بگذارد و ساختمانی را بسازد که همانند دژی با دیوارهای آجری بلند و فضاهایی که به درون هم راه مییابند، استوار در برابر فضای اطراف بایستد و آن را انکار کند. کانسپت: کارخانه واکس جانسون، با نادیده گرفتن محیط اطراف خود، به عنوان یک دژ جدا از محیط ساخته شده است و رایت در این سازه، توانست ایده خود را از معماری درونی، با نادیده گرفتن محیط خصمانه و ناسالم اطراف اجرا نماید. این ساختمان هیچ پنجرهای ندارد و فقط از وجود نمای ظاهری کور بی روزنی با دیوارهای آجری قرمز چشمگیر بهره میبرد. رایت در این سازه سطوحی افقی را طراحی کرد که بر خلاف ساختمانهای بلند آن زمان خیلی شیک بود. وی به خطوط افقی و هارمونی آنها با زمین و تنها جهتی که میتوانست ساختمان را به زمین مرتبط کند توجه ویژهای نمود. این دژ دارای یک برج عمودی است که به طرح اولیه تعلق ندارد، اما ده سال بعد توسط رایت طراحی شد و حتی در این حجم عمودی نیز خطوط افقی، بیشتر از هر چیز دیگری مورد توجه قرار گرفتهاند. این برج یک سازه بین لایهای مربع شکل است و دارای سطوح دایرهای شکلی است که در انتهای آن قرار دارند و در نتیجه در نمای ظاهری، به صورت دو طبقه به چشم میآید و باعث ایجاد این توهم میشود که ساختمان بسیار کوتاهتر از آن چیزی که گفته میشود است. ساختمان کارخانه واکس جانسون به یک نماد برای این شهر بدل گردیده است، اما رایت میخواست از تصور معمولی و رایج زمان خود که بر طبق آن، یک شرکت با یک ورودی به سوی یک ساختمان بزرگ (معمولا یک آسمان خراش) شناخته میشد، فرار کند و به همین دلیل نمای ظاهری را که کاملا کور بود، خلق نمود و ورودی را در موقعیتهای دلخواه خود در هر طرف، طرحریزی نمود. رایت در نظر داشت، تصویر پروژه خود را به نحوی ارائه دهد که جانسون و پسرانش از آن استقبال نمایند اما نمیخواست همانند دیگر ساختمانهای بینام و نشان، ساختمانی با سوئیتهای مختلف و یک ورودی را ارائه کند. رایت به مشتری خود وعده داد که در درون این بنا، جهان متفاوتی را تجربه خواهد نمود؛ جنگلی که در بیرون بنا وجود دارد، همان بیرون رها میشود و سر و صدایی به جز آنچه توسط جنگل ایجاد میشود وجود نخواهد داشت و نور طبیعی به صورت یکنواخت از بالای سقف به درون سرازیر میگردد. نور در طول این پروژه نقش مهمی را ایفا میکرد. در راستای ایجاد محیطی پر نور، رایت تلاش کرد تا نور را به صورت یکنواخت به تمام گوشهها برساند و از دو منبع برای رسیدن به این هدف استفاده نمود: حذف لبهها و فضاهای باقیمانده بین دایرهها که باعث ایجاد ستونهایی در زیر سقف میشد برای ساخت قرنیز، رایت مجبور به ایجاد دو ساختار جداگانه، نمایهها و سطوح فلزی، شد و بین آنها شکافی را ایجاد نمود که توسط قرنیزی از جنس لولههای شیشهای پیرکس پوشش داده شده بود. به این ترتیب، رایت، نه تنها نور طبیعی را به سمت داخل هدایت میکرد بلکه یک بار دیگر نیز از شر زوایای قائم خلاص میشد و قرنیزی را ایجاد مینمود که هرگز پیش از آن دیده نشده بود و این همان چیزی است که منحصر به فرد بودن و سبک متمایز او را نشان میداد. در این قرنیز شیشهای، به منظور دستیابی به حداقل تفاوت نور روز و شب، اتصالات نور مصنوعی نیز قرار داده شده بودند . اگر در طول روز نور از تمام جهات و به صورت یکپارچه به درون سازه سرازیر میشد، شباهنگام نیز این ریتم رعایت میگردید. برای دستیابی به یکنواختی نور در داخل ساختمان واکس جانسون، یک سقف شیشهای نیز با همان ساختار لولهای پیرکس ایجاد گردید که فضاهای باقیمانده بین ستون ها را پوشش میداد. با توجه به وجود ورودیهای مختلف در کارخانه واکس جانسون، ارائه فضاهای داخلی کافی برای نصب اتصالات نور مصنوعی لازم بود، تا در یک روز ابری یا برفی، کار در سالن اصلی، غیر ممکن نباشد. لذا فضاهای موجود از پوششی با پنجرههای سقفی بهره میبردند که در چهار لوله ته شیشهای برای دسترسی آسان نصب شده بودند. لوله ها بعد از چند سال باید جایگزین میشدند، اما لوله های پلکسی گلاس یکسان، برخی از مشکلات آفتاب زدگی و مخصوصا آسیب پذیری را حل نمود. رایت، در سال ۱۹۳۵ میلادی، خودرو را نیز به عنوان بخشی از معماری در نظر گرفته بود و بنابراین برنامه ریزیهای لازم را از همان ابتدا با توجه به گنجاندن ماشینها در فضای کارخانه آغاز نمود؛ چرا که از دید او، انکار وجود این خودروها و یا رها کردن آنها در بخشهای مختلف کارخانه، مضحک به نظر میرسید. به همین دلیل پارکینگ واکس جانسون را بنا نهاد. ماشینها وارد یک ورودی بینظیر در سمت غرب میشدند و از همان جهت، به مرکز ساختمان راه مییافتند و به جایگاه خود در پارکینگی با سقف کم ارتفاع که توسط ستونهای مشابه فضای داخلی پشتیبانی میشد وارد میشدند. اگر معماران دیگر نیز در سراسر جهان، همانند رایت آینده نگر بودند، باید از فضای پارکینگ مشابه برای دسترسی به ورودی اصلی ساختمانهای خود استفاده مینمودند هنگامی که وارد لابی ساختمان میشوید، چشمانداز فضاهای پیش رو، فرد را به خلسهای عمیق فرو میبرد. پس از عبور از پلی که از وسط سالن اصلی عبور میکند، یک فضای مستطیل شکل ۴۵ × ۶۵ متری کاملا شفاف قرار دارد که قادر است حدود ۲۰۰ کارمند را در زیر سقف، بدون وجود هیچ پارتیشنبندی خاصی جای دهد.در این فضا، همه مساوی هستند و هیچ محدودیتی برای هیچ کسی وجود ندارد. همه آزاد هستند تا به هر جا که می خواهند بروند، از بخش لجستیک گرفته تا بخش امور حقوقی، از بخش تجاری تا منطقه فروش بینالمللی، اما همه آنها در نهایت تحت سرپرستی جانسون و پسرانش کار میکنندو در واقع همانطور که هیب جانسون از رایت خواسته بود، او نمادی عالی از رویای آمریکایی را به حقیقت تبدیل کرده بود. مناطق مدیریتی در طبقه دوم در امتداد راهروی اطراف اتاق اصلی قرار گرفتهاند. این دفاتر، خود به چند بخش تقسیم میشوند، اما این امر منجر به ایجاد سلسله مراتب خاصی در میان کارکنان نمیشود، بلکه چنین چینشی، برای انجام راحتتر امور ترتیب داده شده است؛ چرا که میتوان همزمان به فعالیتهای مختلف مانند جلسات، سخنرانیها، مذاکرات و غیره پیوست. برای اجتناب از وجود هیچگونه شک و تردیدی در مورد نقش این تقسیمات، این فعالیتها با امور انجام شده در یک فضای واحد سازگار نبودند، بدان معنی که در واقع هیچ کس حق نداشت بیشتر یا کمتر از سایرین، حریم خصوصی داشته باشد و کار هیچکس، از کار سایر افراد مهمتر نبود. طبقه دوم نیز به همین شکل برای همه کارکنان در دسترس بود. یک سالن اجتماعات که به نوبه خود به عنوان یک کافه تریا یا اتاق خواب نیز کاربرد داشت در یک پلت فرم کوچک قرار گرفته بود که برای ایراد سخنرانیهای کوچک نیز کاربرد داشت. در طبقه سوم با دسترسی محدود، اتاق جلسه و دفتر خصوصی هیب جانسون قرار داشت، که تنها فضای باز موجود در ساختمان بود که یک تراس کوچک در بالای بام داشت. برج کارخانه واکس جانسون: ده سال بعد این شرکت مجبور شد، دفاتر خود را به دلیل افزایش عملیات کسب و کار گسترش دهد و هیب جانسون تصمیم گرفت تا با رایت برای طراحی برجی تماس بگیرد که در نظر داشت از آن به عنوان مکانی برای گنجاندن آزمایشگاههای لازم برای کارش استفاده کند. برج دارای شکل ساده مربعی با گوشههای گرد است و در ساخت آن از همان آجرهایی استفاده شده که در ساختمان اصلی نیز به کار گرفته شده است و پنجره ها همگی از لولههای پیرکسی ساخته شدهاند که در پنجرهها و نورگیرهای ساختمان اصلی نیز استفاده شده بودند. رایت قصد داشت که برج کارخانه واکس جانسون ررا به عنوان بخشی از مجموعه در نظر بگیرد. به بیانی دیگر وی قصد تلفیق هر دو فاز پروژه با یکدیگر را داشت تا بدین ترتیب صرف نظر از تاریخ ساخت هر یک از سازهها، هیچگونه تمایز آشکار و پنهانی بین آنها وجود نداشته باشد. به همین دلیل هر چند این برج جدید، دارای یک ورودی جداگانه است، اما این ورودی در داخل ساختمان موجود قرار گرفته است. تحلیل سازهای: این ساختمان با ۶۰ ستون ۶.۵ متری با مبنای ۲۲ سانتیمتری که تا سقف گسترش یافته و کل سطح آن را پوشانیدهاند، برجای خود محکم، نگاه داشته شده است. ساختار طراحی شده با این ستونها موجب ایجاد شکهایی بین مقامات مسئول اجرای طرح شد و لذا آنها درصدد برآمدند تا نه تنها به مطالعه کامل طرح بپردازند، بلکه به نوبه خود، آزمونی را با یک مدل ستونهای واقعی راه اندازی کنند. هر ستون باید میتوانست وزنی معادل ۶ تن را تحمل کند، اما با توجه به شک و تردیدهایی که در هنگام ساخت به وجود آمد، کمیسیون مقرر نمود که تنها در صورتی که ستونها قادر به تحمل دو برابر این مقدار باشند، طرح را تصویب خواهد کرد. تاریخ ۴ ژوئن ۱۹۳۷ میلادی، تاریخ تعیین شده برای آزمون بود. ستونها به آسانی وزن ۶ تن را تحمل نمودند و سپس ۱۲تن را، اما رایت، که از بی اعتمادی مقامات ناراحت شده بود، درخواست کرد که وزنهای بیشتری را آزمایش کنند تا اینکه نهایتا ستونها در وزن ۶۰ تن سقوط کردند. ستون علاوه بر اینکه عنصر اساسی این پروژه معماری به شمار میآید، کلید طراحی این ساختمان نیز هست که نه تنها نظم موجود در فضا را ایجاد می کند، بلکه مسئول حفظ تمام تجهیزات در سراسر ساختمان نیز میباشد.این ستونها، در حقیقت توخالی هستند و لذا ورود نور به داخل فضا را نیز تسهیل میکنند. برای رسیدن به چنین مقطع کوچکی از ستونها در پایه، علاوه بر توخالی بودن آنها، در سیستم رایت یک نوع جدید از بتن مسلح به کار گرفته شد که در آن ورقههای پولادین، دیگر سطوح فولادی مدور معمولی نبودند بلکه با فولاد مایا جایگزین میشدند و این امر سبب میشد که ضخامت آنها به طور قابل توجهی کاهش یابد.
|
کلمات کلیدی مرتبط: پاورپوینت ,بررسی و تحلیل معماری , کارخانه واکس جانسون ,معرفی کارخانه واکس جانسون ,معمار کارخانه واکس جانسون ,کانسپت ,فضاها ,برج کارخانه واکس جانسون ,تحلیل سازهای ,پلان کارخانه واکس جانسون ,آثار فرانک لوید رایت, پاورپوینت کارخانه واکس جانسون, پلان کارخانه واکس جانسون, تحلیل کارخانه واکس جانسون, کا, |
|
|
:: برچسبها:
پاورپوینت ,بررسی و تحلیل معماری , کارخانه واکس جانسون ,معرفی کارخانه واکس جانسون ,معمار کارخانه واکس جانسون ,کانسپت ,فضاها ,برج کارخانه واکس جانسون ,تحلیل سازهای ,پلان کارخانه واکس جانسون ,آثار فرانک لوید رایت, پاورپوینت کارخانه واکس جانسون, پلان کارخانه واکس جانسون, تحلیل کارخانه واکس جانسون, کا, ,
:: بازدید از این مطلب : 368
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 آذر 1396 |
نظرات ()
|
|
|
|
|