پاورپوینت بررسی حرکت ، راحتی ، فرم ، مرکز و لبه وکارکرد اجتماعی فضا در فضاهای عمومی شهری بخشی از مطلب ملاحظات درباره چگونگی پشتیبانی و حمایت عوامل طراحی از کاربری و فعالیت نیز همانند عقاید موجود در باب شکل و ترکیب فضایی مطلوب زیبایی شناسانه فضاهای عمومی ، حائز اهمیت اند . در واقع و همان گونه که در بالا بحث شده Hillier عنوان می کند که ملاحظات عملکردی گوناگون مرتبط با حرکت باید در نظر گرفته شوند . وی معتقد است تنها متغیری که پیوسته با درجه استفاده لازم و ملزوم یکدیگرند ، چیزی است که وی آن را ، " ارزش استراتژیک" isovist می نامد ( اندازه ی نفوپذیری بصری فضا که از جمع ارزش های یکپارچگی تمام خطوط محوری که از میان آن عبور می کنند ، محاسبه می گردد ). او بیان می کند که این امر ، حسی غیر استدلالی است – چنانچه نخستین فعالیت افرادی که برای نشستن در فضاهای شهری توقف می نمایند ، تماشای مردم باشد ، بعدی فضاهای استرتژیک با نواحی نزدیک به آن می باشد – و درواقع lying on نیست- خطوط اصلی و مهم حرکتoptimal هستند . همچنین طراحی و کاربرد فضای عمومی می تواند به طور مفیدی در مفاهیم مرکز و لبه مورد بحث و مداقه قرار گیرد . Alexander et.al اظهار می دارد که فضای عمومی بدون میانه دقیقا مشابه خالی ماندن و تهی بودن است . آنان پیشنهاد می کند بین راه های طبیعی که از میان میدان عمومی می گذرند ....عنصری برای استقرار در حوالی مرکز انتخاب گردد : یک فواره ، درخت ، مجسمه ، برج ساعت با نشیمن گاه ها ، آسیاب بادی ، bandstand....چنین عناصری در کنار ایجاد یک حس هویت می توانند triangulation را نیز ترقی دهند . با این حال ، طراحی لبه مهم ترین عنصر برای یک مکان شهری موفق است . Alexandr et.al اظهار می کند که حیات میدان عمومی به طور طبیعی در اطراف لبه هایش که مردم را بجای طفره رفتن درهوای آزاد به سمت خود جذب می نماید ، شکل می گیرد . " اگر لبه شکست بخورد در این صورت فضا هرگز سرزنده نخواهد شد .... فضا مکانی برای قدم زدن از میان آن می شود نه مکانی برای توقف آنها پیشنهاد می کنند به جای برخورد با لبه ی فضابه عنوان یک خط (محور) یا نما بدون هیچ ضخامتی ، باید آن را به صورت یک چیز ، مکان و منطقه ای که دارای حجم است متصور شد . نمای خارجی ابنیه باید طراحی شوند. در این صورت ساختمان ها به سمت خیابان امتداد می یابند و جبهه ای فعال را به اضافه تازگی و حیات به قلمرو فضای عمومی عرضه می دارند. از آنجایی که پنجره ها و ورودی ها دلالت بر حضور انسان دارند لذا وجود تعداد بیشتر آن ها رو به فضای عمومی بهتر است. نیاز است فصل مشترک دو فضای درونی و بیرونی بتواند فعالیت های داخلی و خصوصی را در مجاورت فیزیکی فعالیت های بیرونی و عمومی قرار دهد. دید به درون ساختمان ها برای فرد عابر تازگی دارد و جالب است و به موازات آن، دید به بیرون ساختمان ها به تعبیری ' چشم هایی در خیابان ' به وجود می آورد و به امنیت آن کمک می کند. تعداد درها یا ورودی هایی که فعالیت های آن ها مستقیما از فضای عمومی دیده می شود، شاخص های خوبی برای پتانسیل حیات خیابان هستند. برای نمونه Llewelyn – Davis مقیاسی را ارائه می دهند که بر طبق آن می توان اجرای طراحی ها را بر طبق قوت جبهه بیرونی فعال بررسی کرد. و.....
|